نمي دانم آيا كسي وجود دارد كه عشق كس ديگري باشد . منظورم اين است كه آيا عشق حقيقت دارد؟ يا اين كه نياز به همراه داشتن و پوشان

دن تنهايي است كه تمايل شديد انسان به عشق را رقم زده است. چون عموما عشق مي خواهد به يكي شدن منجر شود و شايد يكي شدن بخشي از بلعيدن و بلعيده شدن باشد.
نمي دانم آيا عاشق و معشوق نياز اصلي عشق هستند يا داشتن روحي كه توان عشق ورزيدن را دارا مي باشد .
آيا كسي در جهان هست كه مي تواند آن نطفه را در انسان بيدار كند يا انتخاب مناسب باعث كاشتن اين نطفه مي گردد.
۲ نظر:
با سلام و احترام
در پاسخ به سوال شما یه سوال دارم: از نظر شما عشق چه ماهیتی داره ؟یه میله ،یه جنسه،یه لحظه،یه نگاه، یه لبخند،یا یه حسه؟!
از نظر من این نیرو منحصر به فرد خاصی نمیشه!مربوط به کل هستیه!حالا چطور میشه بیدارش کرد سوال دومیه که من از شما دارم!
به عقیده من وقتی بتونیم روح یه گل رو حس کنیم ،میتونیم نسبت به هر فرد یا چیزی که در اطرافمونه مهر رو هدیه بدیم.موفق و پیروز باشید.
عاشقی بالقوه در هر انسانی وجود دارد ، بذر عاشقی ، محبت است. هرگاه حسگرهای انسان محبت را دریافت کنند صفت عاشقی فعال میشود. حسگرهای بعضی آدمها خیلی دقیق است و از کل کائنات محبت را دریافت میکند . حسگرهای بعضی ها هم از کار افتاده و مال بعضی ها هم ضعیف عمل میکنه متاسفانه مال بعضی ها هم کاملا معکوس عمل میکند. دقت از صفاتی است که به عملکرد بهینه حسگرها خیلی کمک میکند.
ارسال یک نظر