شاید بهتر باشد بیش از آنکه به اندازه فراوانی مشهور شویم و اطرافیان ما را کسانی بگیرند که آوازه شهرتمان مجذوبشان کرده است یاران قدری بسازیم و در تعالی آنان تلاش اساسی کنیم . چون احتمالا در زمان شهرت کسانی به سمت ما می آیند که بیشتر قصد بودن در کادر عکسها را با شما دارند و شاید به همین علت است که شهیرهای قدرتمند میل عجیبی به غریبی و جدایی دارند چون به دنبال کسانی می گردند که روح آنها را مطالبه کنند نه تصویر گذشته آنها را مدام بازخوانی کنند
۱۳۸۷ مرداد ۱, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
با سلام جناب رضایی
به عقیده من قدرت هم از این قاعده مستثنی نیست،شخصی که تو قاب عکس قرار میگیره باوجود اینکه دیده میشه اما محدود به یک چهارچوب هم میشه،و به جایی میرسه که به قول شما میل پیدا میکنه تا او را از هر آنچه روی دیوار نگه داشته جدا کنه.به دنبال کسانی میگرده که او را بدون داشته هاش بخواهند. دغدغه ذهن من اینه که میخواهم با گروهی کار کنم که در آستانه شهرت قرار داره، اما مطلبی که امروز در وبلاگ شما دیدم همیشه در نظرم می اومد که چرا میخوام باهاشون همکاری کنم؟ به خاطر اینکه مشهور بشم؟، به خاطر اینکه زمان کوتاهتری برای شناسوندن هویت خودم به دیگران طی کرده باشم؟ یا اینکه سر پوش بگذارم بر روی ماهها سکوتم؟...
با نظر شما تاحدودي موافقم. معتقدم هويت و شخصيت افراد در زمان مشهور شدنشان بسيار مهم است. اگر آنان در زمان اشتهار همچنان دوستان و ياران قديم را شناختند! ميتوانند از بابت داشتن ياراني قوي و هميشگي مطمئن باشند . در غير اينصورت ...
سلام اقای رضایی...
برنامه شما از طریق ارشیو صدا و سیما دیدم مال روز 3شنبه را عالی بود من علی هستم از سوید من با شما 4 ,5 ماه پیش صحبت کرد م به من گفتید باز می توانم با شما تماس بگیرم ولی شما گرفتار بودید و دیگه نشد با شما صحبت کنم
ارسال یک نظر