امشب ساعت 30/7 شب از شبکه دوم برنامه زیبایی پخش خواهد شد که هادی ساعی تجربه های جالبی را از سفرزندگی خود می گوید که برای همه ما کارساز است .
۵ نظر:
ناشناس
گفت...
سلام حیف شد برنامه را ندیدیم ولی خوب برنامه بهتری را حضورا در خدمتتان بودیم.
در مورد کلاس دیروز که یکی از بهترین جلساتی بود که داشتیم چند نکته جالب هست که دوست داشتم برایتان بگویم 1- فکر کنم این تلاش برای بالا آوردن پرسفنه من کمی نتیجه داده چون شهودم دیروز خوب کار کرد. داشتم می آمدم کلاس با خودم گفتم امروز درباره هفایستوش صحبت خواهد شد. 2- گل ها را که پخش کردند احساس عجیبی داشتم یکجور احساس هیجان زاید الوصف و شعف خاصی که مثل بچگی هایم بود. مدتها بود چنین حسی نداشتم انگار کودک درونم داشت فوران می کرد و اصلا نمی توانستم حرف گوش کنم و گل را قبل از شروع دستور شما ورز ندهم. شاید هم هفایستوش پنهانم بود که هی می خواست با دستش چیزی بسازد. 3- درباره سفر قهرمانی که می فرمودید دو نکته برای من خیلی جالب بود. یکی "سوگواری" یکی "دلقک" و مرا یاد یکی از تمرینهای کتاب نیمه تاریک وجود انداخت. در آن تمرین به درون خودم رفتم و چند شخصیت فرعی شناسایی کردم. دو تا از این شخصیت ها دقیقا به این موضوعات بر می گشت یکی دلقک بود که من آن را در سایه گذاشته بودم یکی "خانوم هابیشام" بود. وقتی از این تمرین بیرون آمدم یادم افتاد که خانوم هابیشام در پس یک شکست عشقی خود را در تاریکی حبس کرده بود اما من بعد از شکست همیشه سعی کرده ام سریع به حال عادی برگردم و هرگز برای زخم هایم سوگواری نکرده ام و به انزوا هم نرفته ام. با شناخت این شخصیت در خودم خیلی اتفاق های خوبی برایم افتاد. 4- چند وقت پیش با شروع کلاس های ترم مردان ناخودآگاه یاد یکی از خاطرات تلخ و به عبارتی زخم هایم افتادم. شروع کردم به نوشتن در وبلاگم و یک داستان 14 قسمتی از آن خاطره نوشتم. الان که نگاه می کنم می بینم به خوبی زخم را شناخته ام و درس هایم را از آن گرفته ام. 5- چند وقت پیش برایتان کامنتی گذاشته بودم که پاسخی از شما دریافت نکردم ( یتیم شدم ) ولی دیروز توی کلاس جوابش را گرفتم. به هر حال ممنون از همه کاری که می کنید و بسیار ارزشمند است
واقعا زیبا بود ... از جودو چیزی نمی دونم اما همیشه احترام خاصی برای این قهرمان قائل بودم ... با دیدن برنامه شما فهمیدم بی دلیل نبوده ... واقعا انسان دوست داشتنی هستن ... براشون آرزوی شادی و موفقیت روز افزون دارم ... از صحبتهای زیبا شما هم بهره بردم و دلم باز شد ... ممنون استاد ...
با سلام برنامه رو دیدم. کوتاه و تاثیرگذار بود. هنوز جمله آقای ساعی تو گوشمه" من فقط پنج دقیقه قهرمان جهانم" از سکو که میام پائین دوباره باید تلاش کنم. با اینکه مشاورش , ایشون رو فرد ایده آلی میدونه , با این وجود در زندگی "این مرد چهره سنگی" نقاطی وجود داره که هنوز بهشون نرسیده.من که از این گفتگو لذت بردم.علاقمندم که این فضا ادامه داشته باشه. آرزوی موفقیت روزافزون برای شما و همکارانتون دارم.
سلام آقاي رضايي و خداقوت در تاريخ 7 آبان در كلاس شما شركت كردم. يك هفته روي آنچه گذشت و آنچه گفتيد فكر كردم و الان خدا را شاكر هستم كه در آستانه 35 سالگي خيلي مسير زندگي‌ام را اشتباه طي نكردم. چون تقريباً از 24 سالگي سعي كردم خودم باشم و علي‌رغم مخالفت شديد اطرافيان، به راه خود ادامه دادم. اطرافياني كه من را يك موجود غيرعادي تصور مي‌كردند (كم كم داشت باورم مي‌شد!)، آن قدر نصيحت كردند كه عاقبت خسته شدند و مرا رها كردند. دو سه سالي هست كه همانها مرا تأييد مي‌كنند!با شنيدن صحبت‌هاي شما انرژي مضاعفي براي طي كردن ادامه مسير دريافت كردم. اگرچه به دليل مشغله فراوان فعلا قادر به شركت در كلاسهاي شما نيستم، صميمانه از شما سپاسگزارم و اميدوارم در انجام رسالتي كه بر دوش گرفته‌ايد موفق باشيد.
سلام آقای رضایی از زحمتهای شما در کلاس و سایت و وبلاگ تشکر می کنم. من از شرکت کنندگان دوره زندگی زیست نشده هستم. برنامه تیک تاک برنامه خیلی جالبی بود. با توجه به این که برخی از سوالات با مطالب مطرح شده در کلاس همخوانی دارد بسیار آموزنده و در درک بیشتر مطالب کمک کننده بود چون مثالی بود عینی و زنده. لطفاً بعد از این هم، چنین برنامه هایی را از قبل خبر دهید تا برای دیدن آن برنامه ریزی کنیم. باز هم تشکر ...
۵ نظر:
سلام
حیف شد برنامه را ندیدیم ولی خوب برنامه بهتری را حضورا در خدمتتان بودیم.
در مورد کلاس دیروز که یکی از بهترین جلساتی بود که داشتیم چند نکته جالب هست که دوست داشتم برایتان بگویم
1- فکر کنم این تلاش برای بالا آوردن پرسفنه من کمی نتیجه داده چون شهودم دیروز خوب کار کرد. داشتم می آمدم کلاس با خودم گفتم امروز درباره هفایستوش صحبت خواهد شد.
2- گل ها را که پخش کردند احساس عجیبی داشتم یکجور احساس هیجان زاید الوصف و شعف خاصی که مثل بچگی هایم بود. مدتها بود چنین حسی نداشتم انگار کودک درونم داشت فوران می کرد و اصلا نمی توانستم حرف گوش کنم و گل را قبل از شروع دستور شما ورز ندهم. شاید هم هفایستوش پنهانم بود که هی می خواست با دستش چیزی بسازد.
3- درباره سفر قهرمانی که می فرمودید دو نکته برای من خیلی جالب بود. یکی "سوگواری" یکی "دلقک" و مرا یاد یکی از تمرینهای کتاب نیمه تاریک وجود انداخت. در آن تمرین به درون خودم رفتم و چند شخصیت فرعی شناسایی کردم. دو تا از این شخصیت ها دقیقا به این موضوعات بر می گشت یکی دلقک بود که من آن را در سایه گذاشته بودم یکی "خانوم هابیشام" بود. وقتی از این تمرین بیرون آمدم یادم افتاد که خانوم هابیشام در پس یک شکست عشقی خود را در تاریکی حبس کرده بود اما من بعد از شکست همیشه سعی کرده ام سریع به حال عادی برگردم و هرگز برای زخم هایم سوگواری نکرده ام و به انزوا هم نرفته ام. با شناخت این شخصیت در خودم خیلی اتفاق های خوبی برایم افتاد.
4- چند وقت پیش با شروع کلاس های ترم مردان ناخودآگاه یاد یکی از خاطرات تلخ و به عبارتی زخم هایم افتادم. شروع کردم به نوشتن در وبلاگم و یک داستان 14 قسمتی از آن خاطره نوشتم. الان که نگاه می کنم می بینم به خوبی زخم را شناخته ام و درس هایم را از آن گرفته ام.
5- چند وقت پیش برایتان کامنتی گذاشته بودم که پاسخی از شما دریافت نکردم ( یتیم شدم ) ولی دیروز توی کلاس جوابش را گرفتم. به هر حال ممنون از همه کاری که می کنید و بسیار ارزشمند است
واقعا زیبا بود ... از جودو چیزی نمی دونم اما همیشه احترام خاصی برای این قهرمان قائل بودم ... با دیدن برنامه شما فهمیدم بی دلیل نبوده ... واقعا انسان دوست داشتنی هستن ...
براشون آرزوی شادی و موفقیت روز افزون دارم ...
از صحبتهای زیبا شما هم بهره بردم و دلم باز شد ...
ممنون استاد ...
با سلام
برنامه رو دیدم. کوتاه و تاثیرگذار بود.
هنوز جمله آقای ساعی تو گوشمه" من فقط پنج دقیقه قهرمان جهانم" از سکو که میام پائین دوباره باید تلاش کنم.
با اینکه مشاورش , ایشون رو فرد ایده آلی میدونه , با این وجود در زندگی "این مرد چهره سنگی" نقاطی وجود داره که هنوز بهشون نرسیده.من که از این گفتگو لذت بردم.علاقمندم که این فضا ادامه داشته باشه.
آرزوی موفقیت روزافزون برای شما و همکارانتون دارم.
سلام آقاي رضايي و خداقوت
در تاريخ 7 آبان در كلاس شما شركت كردم. يك هفته روي آنچه گذشت و آنچه گفتيد فكر كردم و الان خدا را شاكر هستم كه در آستانه 35 سالگي خيلي مسير زندگي‌ام را اشتباه طي نكردم. چون تقريباً از 24 سالگي سعي كردم خودم باشم و علي‌رغم مخالفت شديد اطرافيان، به راه خود ادامه دادم. اطرافياني كه من را يك موجود غيرعادي تصور مي‌كردند (كم كم داشت باورم مي‌شد!)، آن قدر نصيحت كردند كه عاقبت خسته شدند و مرا رها كردند. دو سه سالي هست كه همانها مرا تأييد مي‌كنند!با شنيدن صحبت‌هاي شما انرژي مضاعفي براي طي كردن ادامه مسير دريافت كردم. اگرچه به دليل مشغله فراوان فعلا قادر به شركت در كلاسهاي شما نيستم، صميمانه از شما سپاسگزارم و اميدوارم در انجام رسالتي كه بر دوش گرفته‌ايد موفق باشيد.
سلام آقای رضایی
از زحمتهای شما در کلاس و سایت و وبلاگ تشکر می کنم. من از شرکت کنندگان دوره زندگی زیست نشده هستم. برنامه تیک تاک برنامه خیلی جالبی بود. با توجه به این که برخی از سوالات با مطالب مطرح شده در کلاس همخوانی دارد بسیار آموزنده و در درک بیشتر مطالب کمک کننده بود چون مثالی بود عینی و زنده. لطفاً بعد از این هم، چنین برنامه هایی را از قبل خبر دهید تا برای دیدن آن برنامه ریزی کنیم.
باز هم تشکر ...
ارسال یک نظر