تبدیل غصه به قصه

دوشنبه در کلاس آشنایی با انرژیهای مردانه روان انسان انرژی هرمس را معرفی می کردم که به نکته جالبی در تحلیل اشاره کردم (که بداهه بود) و احساس کردم این موضوع برای خوانندگان وبلاگ می تواند جالب باشد، موضوع این بود که یکی از بزرگترین قدرتهای انرژی هرمس اینست که می تواند غصه ها را به قصه تبدیل کند و در واقع انرژی روانی ما بجای آنکه در اسارت غصه و غم بماند با بررسی تحلیلی موضوعات زندگی و درس گرفتن از آنها و بررسی از زاویه یک ناظر بجای یک مظلوم آنها را تبدیل می کند ، زمانیکه انسان به این نقطه می رسد می تواند تمام گذشته خود و اتفاقات آن را یک بار دیگر بررسی کرده و آگاهی جدیدی در آنها بدمد تا گذشته روح جدیدی به خود بگیرد چرا که ذهن غصه ساز یک ذهن ناتوان و آسیب پذیر است و چون تجربه زندگی کم است و ما در تحلیل ها هنوز رشد نیافته هستیم به همین علت احساس آسیب خوردگی داریم در آن زمان غصه دار شده ایم ، حال آنکه با قدرت امروز متفاوت خواهیم بود.و کسانیکه از غصه ها، قصه می سازند توان فوق العاده ای در قصه گویی دارند و زمانیکه به پای قصه های زندگی آنها می نشینیم می فهمیم زندگی با تمام رنجهایش ارزش های فوق العاده جذابی دارد و شاید اگر والدینمان بیشتر قصه گو بودند، امروز کمتر غصه داشتیم.
سيدسهيل رضايي
می دانی، قصه گویی کارکردی واقعی دارد.خود روند قصه گویی یک روند رهایی بخش است. علتش هم تا حدی این است که کسی هست که وقت صرف می کند تا داستانی را که فضای مهمی برای او دارد برایت نقل کند.او به این علت وقت صرف می کند که زندگی تو بتواند کمکی دریافت کند،اما خودش نمی خواهد پا پیش گذارد و فقط نصیحت کند.او می خواهد پند اندرز را به شکلی به تو بدهد که با کل وجودت عجین بشود.این کاری است که داستانها می کنند.داستانها این فرق را با نصیحت دارند که وقتی به آنها دست یافتی جزو بافته کل روحت می شوند.وبه این علت است که تو را شفا می بخشند.


آلیس واکر
- مقدمه کتاب سفر به آوالون