چند وقت پیش به سرایدار مجتمع گفتم : علی آقا اگه رفتی برای بقیه خانواده ها سنگک بگیری برای ما هم 4 تا بگیر. یک ماهی گذشت و از سنگک خبری نشد. از علی پرسیدم : علی آقا در طول این ماه یکبار برای ما سنگک نگرفتی؟ علی آقا گفت :
شما گفتی اگه برای بقیه گرفتی برای من هم بگیر، بنابراین هنوز کسی نخواسته!! دیدم حرفش درست و پیام من این معنی را هم می داده، پس بهش گفتم : علی آقا هر 15 روز برای من بگیر اگر حتی کسی نخواست. بنده خدا هم گفت : چشم.
دیدم چند روز بعد حدود 20 تا سنگک دستش است، فکر کردم تمام گذشته را یکجا جبران کرده.
پرسیدم : چرا اینقر گرفتی؟ گفت : آخه بقیه همسایه ها گفته بودند اگه رفتی برای کسی بگیری برای ما هم بگیر، چون شما قطعی گفته بودی بگیر، برای آن ها هم گرفتم!!

دیدم چند روز بعد حدود 20 تا سنگک دستش است، فکر کردم تمام گذشته را یکجا جبران کرده.
پرسیدم : چرا اینقر گرفتی؟ گفت : آخه بقیه همسایه ها گفته بودند اگه رفتی برای کسی بگیری برای ما هم بگیر، چون شما قطعی گفته بودی بگیر، برای آن ها هم گرفتم!!
۲ نظر:
این پدیده نتیجه قاطعیتیست که علی آقا را وادار کرده دیگه از خرید نان سنگک طفره نره.
خیلی خیلی باحال بود. چه سرایه دار دقیقی
ارسال یک نظر