۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه

فرآیند ساده لذت بردن از زندگی

رابرت جانسون از نظریه پردازان روانشناسی تحلیلی معتقد است کسانی که به دنبال احساس رضایت در زندگی می گردند هیچگاه به رضایت دسترسی پیدا نمی کنند .
زیرا هیچگاه دنیا نمی تواند منطبق با خواسته های ما تنظیم شود.بنابراین می بایست با پذیرش خود و اطرافیان از زندگی لذت ببریم .
مساله دوم هم فرآیند لذت بردن از زندگی است وقتی ما به دیدگاه فوق دست یافتیم متوجه می شویم بسیاری از فرآیندهای ساده زندگی می تواند بهانه خوبی برای لذت بردن از زندگی باشد
خانم شهلا واحد از دانشجویان مجموعه بنیاد فرهنگ و زندگی مطلبی ارسال نموده اند که می تواند توجه ما را به این نکته جلب نماید که فرآیند لذت بردن از زندگی آنقدرها هم سخت نیست.

اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم...

در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...

1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

2 - سعی كنیم بیشتر بخندیم.

3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.

4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.

5 - گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.

6 - بیشتردعا كنیم.

7 - در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت كنیم.

8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.

9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.

10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.

11- زیر دوش آواز بخوانیم.

12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .

13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.

14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.

15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی كنیم!

16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.

17- برای كارهایمان برنامه‌ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!

18- مجموعه‌ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... برای خودمان جمع‌آوری كنیم.

19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.

20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.

21- گاهی از درخت بالا برویم.

22- احساس خود را درباره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.

23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.

24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.

25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم

26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.

27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.

28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .

29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس كنیم.

30- زیر باران راه برویم.

31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..

32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم

33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.

34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.

35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.

36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.

37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.

38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.

39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.

40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد.

۱ نظر:

کیانوش گفت...

سلام
با تشکر از دوست عزیزم شهلاجان که این موضوع جالب را ارسال کرده و شما استاد گرامی که آن را انتشار دادید
این موضوع حقیقت دارد ...
حتی با اندیشیدن به مسائلی بسیار ساده تر از اینها می توان از زندگی لذت برد ...
اگر همانطور که در جلسه "جادوگر" (30/02/88) - ترم میوه سفر قهرمان درون - صحبت شد، اگر اتفاقات و حوادث روزمره را به همان صورت که هستند بپذیریم، می توانیم عادت کنیم که هر رویدادی (مخصوصاً رویدادهای تلخ) را با یک تعبیر زیبا همراه کنیم، و در این صورت، به تدریج احساس لذتی در زندگی خود احساس خواهیم کرد که حاصل انرژیهای مثبت ناشی از آن خواهد بود ...
و این، چیزی است که شخصاً در زندگی خود تجربه کرده ام و علاوه بر آن که از نتیجه آن راضی هستم به سایر دوستانم نیز توصیه می کنم ...
به طور مثال؛ اگر برای رسیدن به جایی عجله داریم و دچار ترافیک سنگین می شویم، می توانیم این انتظار کشنده را به زمانی برای اندیشیدن، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، و یا حتی مطالعه تبدیل کنیم و از این فرصتی که به عنوان توفیق اجباری بدست آمده، خوب استفاده کنیم ...
البته، به عنوان یک تجربه، می توانم به کسانی که این پذیرش را غیر ممکن می دانند یادآوری کنم که "پذیرش"، کار سختی نیست ... فقط کافی است که به خود بقبولانیم که همه چیز "گذرا" است و ارزش سخت گیری به خود و دیگران، و همچنین حرص و جوش خوردن را ندارد ... در این صورت می توانیم بپذیریم که وقایع ناخوشایند گذرا را "بگذرانیم" - «یعنی از آنها "بگذریم"» ... و چه بهتر که با خوشی بگذریم و خاطره ای خوش از آنها برایمان بر جا بماند ...