
ماه خرداد ، ماهی است که دو تن از عزیزان من در آن ماه متولد شده اند ، یکی حمید رضا برادرم و دومی سحرنازخواهرزاده عزیزم ، در روزهای 23و24 خرداد مراسمی به جهت تولد آنها برپا شده بود که از چند روز قبل تدارک آن صورت گرفت و بالاخره روز مراسم که شامل کادوهای مختلف و تبریکات و شادمانیهاست ، فرا رسيد و اما آنچه که نظر مرا به شدت به خود جلب کرد لحظه ای بود که کیک تولد را آوردند و عزیز صاحب تولد شمعهای روشنی را روی کیک می بیند که درخشان و نورافشان هستند و کم کم به درخواست حضار که می گویند شمعها را فوت کن که صد سال زنده باشی فرد اقدام به فوت می کند اما آیین تازه از اینجا آغاز می شود؛ فوت باید یکباره باشد(ومتاسفانه امروزه به جای به تعداد سالهای تولد عدد سنی را می گذارند که با یک فوت ساده خاموش می شود ) باید بتواند همه شمعها را خاموش کند ، نباید در خاموش کردن وقفه رخ دهد ، پس از موفقیت همه حضار دست می زنند و این موفقیت را تبریک می گویند و حالا می شود کیک را خورد .
حالا کمی برویم به معنا شکافی و بررسی سمبلهای این اتفاقاتی که به صورت یک آرکی تایپ متجلی می شوند و در تمام تولدهای ما تکرار شونده اند .
شاید تعداد شمعها سمبلی باشد از تمام خاطراتی که ما از هر سال داریم و سالهایی که پشت سر گذاشته ایم را بد نیست که به یاد بیاوریم و خاطراتش را مرور کنیم، تا کشف کنیم امروز کجا ایستاده ایم و بدانیم که نوری که امروز در زندگی ماست به تک تک سالهای زندگیمان تعلق دارد و شاید امسال سال خوب ودرخشانتری بوده اما فراموش نکنیم که قدرت تمام شمعهایی که سالهای پیش روشن کرده ایم امسال نوری به این عظمت داریم و جالب است که هر چقدر عمر بیشتری داشته باشیم در دیدن شمعها به یکباره احساس غریبتری داریم.
اما جالب تر آنکه پس از مشاهده همه این عظمت حال باید به یکباره همه آنها را خاموش کنیم و سرد کنیم اون هم با فوتی که از وجود خود ما آماده و ارسال می گردد، آنهم به یکباره (این موضوع من را یاد نرژی هادس می اندازد که وقتی وارد زندگی می شود از طریق یک حادثه و به یکباره وارد می شود و همه چیز را روال سرد و بعد دگرگون می کند ) وشاید معنی آن این باشد که برای شروعی متفاوت باید به یکباره گذشته را با همه عظمتش در سال جدید باید فراموش بشود و باید پا به زندگی جدیدی گذاشت که شروعش با خوردن کیک و شیرینی آغاز می شود (چقدر زیباست نزدیکی عمیق زندگی-مرگ- زندگی ) و حالا بعد از پایان ، آغاز می آید و شاید کیک نمادی باشد از خرد تمام سالهایی که زیسته ایم و اندوخته ایم و امروز، حلاوت آگاهی که در طول سفر زندگی بدست آورده ایم را می چشیم .
امیدوارم به گونه ای زیستن خود را تحلیل کنیم که کیک ما طعم تلخی به خود نگیرد چرا که اگر چنین شد هیچکدام از همراهان زندگی ما شاید حاضر به چشیدن کیک زندگی ما نباشند چون تلخی را هیچکس خوش نیاید .
خیلی خوشحال می شوم که دوستان آیین هایی را که برای مرگ تولد، ازدواج، استقلال، یا هر منزل دیگری را که از سفرهای زندگی
می شناسند را در هر قومیت و ملت برایم ارسال بتوانم کنند تا خود از آن درسی بگیرم و سپس برای خوانندگان آنرا واشکافی نمایم.
حالا کمی برویم به معنا شکافی و بررسی سمبلهای این اتفاقاتی که به صورت یک آرکی تایپ متجلی می شوند و در تمام تولدهای ما تکرار شونده اند .
شاید تعداد شمعها سمبلی باشد از تمام خاطراتی که ما از هر سال داریم و سالهایی که پشت سر گذاشته ایم را بد نیست که به یاد بیاوریم و خاطراتش را مرور کنیم، تا کشف کنیم امروز کجا ایستاده ایم و بدانیم که نوری که امروز در زندگی ماست به تک تک سالهای زندگیمان تعلق دارد و شاید امسال سال خوب ودرخشانتری بوده اما فراموش نکنیم که قدرت تمام شمعهایی که سالهای پیش روشن کرده ایم امسال نوری به این عظمت داریم و جالب است که هر چقدر عمر بیشتری داشته باشیم در دیدن شمعها به یکباره احساس غریبتری داریم.
اما جالب تر آنکه پس از مشاهده همه این عظمت حال باید به یکباره همه آنها را خاموش کنیم و سرد کنیم اون هم با فوتی که از وجود خود ما آماده و ارسال می گردد، آنهم به یکباره (این موضوع من را یاد نرژی هادس می اندازد که وقتی وارد زندگی می شود از طریق یک حادثه و به یکباره وارد می شود و همه چیز را روال سرد و بعد دگرگون می کند ) وشاید معنی آن این باشد که برای شروعی متفاوت باید به یکباره گذشته را با همه عظمتش در سال جدید باید فراموش بشود و باید پا به زندگی جدیدی گذاشت که شروعش با خوردن کیک و شیرینی آغاز می شود (چقدر زیباست نزدیکی عمیق زندگی-مرگ- زندگی ) و حالا بعد از پایان ، آغاز می آید و شاید کیک نمادی باشد از خرد تمام سالهایی که زیسته ایم و اندوخته ایم و امروز، حلاوت آگاهی که در طول سفر زندگی بدست آورده ایم را می چشیم .
امیدوارم به گونه ای زیستن خود را تحلیل کنیم که کیک ما طعم تلخی به خود نگیرد چرا که اگر چنین شد هیچکدام از همراهان زندگی ما شاید حاضر به چشیدن کیک زندگی ما نباشند چون تلخی را هیچکس خوش نیاید .
خیلی خوشحال می شوم که دوستان آیین هایی را که برای مرگ تولد، ازدواج، استقلال، یا هر منزل دیگری را که از سفرهای زندگی
می شناسند را در هر قومیت و ملت برایم ارسال بتوانم کنند تا خود از آن درسی بگیرم و سپس برای خوانندگان آنرا واشکافی نمایم.
۶ نظر:
سلام سایت های زیر در مورد آیین و مراسم تولد در اقوام ایرانی است
مراسم تولد و نامگذارى در بلوچستان:
http://www.hawzah.net/Per/Magazine/PZ/096/PZ09618.asp
مراسم ترکمن ها:
http://www.gozelsahra.com/readarticle.php?article_id=24
اقاي رضايي
با سلام و خسته نباشيد به شما از اينكه مي بينم هنوز هم پر انرژي تر از هميشه دارين رسالتتان را ادامه مي دين كه راهنمايي و كمك به مردم در پيدا كردن راهشان است و شناخت خويش خيلي خوشحالم.
ديروز در حال يك خانه تكاني اساسي بودم كه ته كمدم تو جعبه ي گنجم چشمم به نامه هاي بنياد افتاد اون سالها در پايان هر كلاس فرم هايي را بايد پر ميكديم و به شماتحويل مي داديم، شما هم توي همان ها به ما جواب ميدادين، خواندن آنهادوباره شمعهايي را كه از درون وجودم روشن شده بود و سالهاست در حال سوختنه را دوباره مثل يه شعله بزرگ روشن تر و همه چيز پر رنگ تر شد، انگار دوباره همه گفته ها و مطالب كلاسها تو ذهنم اومد، اهدافي كه داشتم به اونهايي كه دست يافتم و نيافتم.......
تاريخ نامه ها سال 1378را نشان ميداد، باورم نمي شد كه خدايا 10سال گذشت، خوب به لطف خدا و به مدد درسهاي بنياد تا حالا كه عمر پر باري داشتم.
دلم مي خواد همه دوستام تو بنياد بيان و با حس منم آشنا شوند آدرستون و شماره ها عوض شده بود وقتي واسه يكي از دوستانم دنبال آدرس و شماره هاي جديد مي گشتم خانم هاي همكارهتان اين سايت را هم به من دادند.و خوشحالم كه مي توانم با كمك تكنولوژي با شمادر ارتباط باشم.
در پايان تقاضايي داشتم كه دوباره كلاس هاي يك روزه يا جلسات نقد فيلمتان را داير كنين تا هم خودم استفاده كنم وهم دوستان جديدم را بتونم با بنياد آشنا كنم.
با تشكر و آرزوي موفقيت هاي بيشتر
ندا احمدزاده
سلام استاد
ممنون از مطالب جالبی که می نویسید. در جایی دیده ام که برای بچه تازه به دنیا آمده که قاعدتا ابرو ندارد با سرمه ابرو می کشند نمی دانم چه معنی خاصی می تواند داشته باشد اما به هر حال ممکن است جالب باشد
من يه دوره روانشناسي يونگ رو گذروندم.البته ما حدودا 300 نفري ميشيم .از اونجايي كه آرتميسم دلم مي خواد راجع به كلاس هاي شما بدونم.
جالبه برام چه جوري درس مي ديد ؟
دلم مي خواد بدونم كلاس هاي شما چه جوريه؟
و چه طوري مجوزشو گرفتيد.چون مي دونم بدجوري سخت گيري مي كنن.
ميشه يه جلسه به عنوان مهمان بشينم سر كلاستون به ويژه بخش كودك يا آواره.
اگه امكانش بود لطفن خبرم كنيد.
rose2003j@yahoo.com
سلام
حرفم شايد هيچ ربطي به موضوع مورد بحث شما نداشته باشه.ولي مي گم.اميدوارم که کمکم کنيد.
من دانش آموز سال دوم هستم و بايد انتخاب رشته کنم.رشته ي تجربي رو خيلي دوست دارم اما نه به خاطر پزشکي و...
من روانشناسي رو دوست دارم.اما پدرم مخالفت مي کنه.حالا من چي کار کنم؟
باسلام و وقت بخیر،تبریک من رو به مناسبت یاد روز تولد عزیزانتون پذیرا باشید.
برام جالبه تحلیل شما رو از شعرهای دوران بچگی بدونم.(لی لی لی لی حوضک، جوجو اومد آب بخوره افتاد تو حوضک. یا با نشون دادن پنج انگشت میخوندند: این میگه بریم دزدی، این میگه چی بدزدیم....)جالبه من هر وقت یاد اون لحظه ها می افتم ناخود آگاه دستم رو باز میکنم و نیرو میگیرم.اوقات خوشی داشته باشید.
ارسال یک نظر